خداحافظ هواوی. سلام نوکیا؟
پیشنوشت: شخصیست؛ خصوصی نیست، ولی شخصیست. مطمئن نیستم از اینکه بعد از خواندنش احساس خسران نکنید.
تصمیمگیری گاهی خیلی سخت میشه. تا چهار ساعت قبل
مطمئن بودم که پیشنهاد نوکیا رو قبول میکنم. الآن تقریبن مطمئنم که میخوام
پیشنهادشونو رد کنم. یک ماه در مورد موندن یا ترک کردن هواوی فکر کردم و بیشتر از
بیست بار رأیم برگشت. فکر کردم برای اینکه بتونم تصمیمای بهتری بگیرم، باید یکم
منظمتر فکر کنم و بشینم سیر نتیجهگیریمو مکتوب کنم که هر سری که اطلاعات جدیدتری
کسب میکنم، مجبور نشم که برگردم و کل سیر تصمیمگیریمو طی کنم. یه کار دیگه هم
که میتونه کمک کننده باشه، اینه که بشینم تصمیمات قبلی خودم رو مکتوب کنم، نتایج و
عواقبشون رو مستند کنم و میزان موفقیت آمیز بودنشونو بسنجم.
خیلی خوشحالم که سه ماه و نیم پیش که تماس اصالت رو
دریافت کردم، خیلی حرفهای و دقیق مذاکره با هواوی رو جلو بردم تا جایی که حاضر
شدن با یک دانشجوی ترم 1 ارشد قرار داد ببندن و در عین حال خوشحال و راضی باشن از
انتخابشون. تصمیم وارد شدن به هواوی توی اون برهه خیلی تصمیم درستی بود. چون باعث
شد اون استرس آزار دهنده که از حوالی ترم 4،5 خرم رو گرفته بود، از بین بره. همیشه
نگران بودم از اینکه ممکنه نتونم قبل از اینکه فارغ التحصیل بشم کار پیدا کنم و
مجبور شم یه مدت بعد از فارغ التحصیلی هم با پول تو جیبی پدرم زندگی کنم.
خوشبختانه وارد شدن به هواوی این استرس رو از بین برد. خصوصن که میدیدم چهقدر
راضین ازم و این اواخر چهقدر دست و پا زدن که نگهم دارن. وارد شدن به هواوی
تصمیم درستی بود چون باعث شد با محیط کاری آشنا بشم، تواناییهای تعامل سازمانیم
رو امتحان کنم و با دیدن نتایج خوبش حالم خوب بشه. الآن کلی دوست خوب دارم که
مطمئنم اگه یه روز بخوام دنبال کار بگردم، لااقل چند قدم منو جلو میبرن. کلی دوست
پاکستانی و چینی دارم و کلی اعتماد به نفسم توی انگلیسی صحبت کردن ارتقا پیدا
کرده. مهارتای تکنیکالم ارتقا پیدا کردن و مدل ذهنیم در مورد محیط کار لااقل سه
ماه رشد کرده. علاوه بر همهی اینا تونستم به خودم نشون بدم که توانایی فلیرتینگ
بدی ندارم و اونقدری که بابتش احساس ضعف میکردم، توی این موضوعات پرت نیستم.
(درست به همین اندازه سطحی!)
همینطور خارج شدن از هواوی تصمیم درستی بود، چون
کم کم خیلی از درسام فاصله گرفته بودم. چون پروژه توی پیک کاریش بود و برای منی
که هر روز کلی برنامه میریختم که زودتر برم و به درسام برسم، اما مجبور میشدم تا
9-10 شب بمونم، چیزی جز استرس فزاینده نداشت. چون کلی امتحان قرار بود توی این یک
ماه پس میکردم و خارج شدن از شرکت درست قبل از امتحانا کار هوشمندانهای بود. البته
نحوهی خروجم میتونست بهتر باشه اگه توی گفتوگو با طائفه بهتر صحبت میکردم.
به هر حال هواوی گذشت. در کل خوب گذشت و من به خودم بابت این سه ماه کار سخت، که
مصادف شد با دفاعم از پایاننامه کارشناسی، نمرهی خیلی خوب میدم. به تدبیری که
توی این سه ماه به خرج دادم هم نمرهی خیلی خوب میدم.
اما در مورد پیشنهاد نوکیا هنوز که هنوزه تصمیم نگرفتم. امروز از اصالت پرسیدم که استعفا دادن از هواوی برام رزومهی بدی محسوب میشه و اون گفت خیلی بد! خیلی رزومهی بدی محسوب میشه. خودم هم میدونستم البته. روز اول فکر میکردم میتونم یک سال دووم بیارم؛ نشد. هواوی برای کار کردن فوقالعادهس. اگه دل به کار بدی، در عرض یک سال میتونی اینترنال بشی و توی کمتر از دو سال حقوقت لااقل دو برابر میشه. و تا جایی که بخوای کاملن جای رشد و افزایش حقوق داره. من هواوی رو از دست دادم. هزینهی تمام مزایایی که به دست آوردم و توی پاراگراف قبل نوشتم، اینه که دیگه خیلی بعیده که بتونم برم هواوی کار کنم. نوکیا، اریکسون، نک و زد تی ایی چهار شرکت مشابه دیگهای هستن که در حال حاضر توی ایران اکتیون. اگه نوکیا رو هم بسوزونم، شانس این که بتونم بعدها وارد وندورهای تلکام بشم، به حدود 60 درصد وقتی که از هیچکدوم از این شرکتا استعفا ندادم، میرسه. (بگذریم که به خاطر رزومهی بدی که برای خودم خواهم ساخت، این شانس عملن خیلی کمتر از 60 درصد میشه)
تصمیم سختیه. به نوکیا شرایط خوبی دادم. عملن سه روز در هفته. با سه روز در هفته کار کردن، درسامو نمیفتم اما احتمالن نمیتونم مقاله هم بدم. تصمیم سختیه مخصوصن که قراره فول تایم پی بشم. تصمیم سختیه چون اگه قراره از نوکیا هم استعفا بدم و برم خارج برای ادامهی تحصیل، دیگه چه اهمیتی داره که بعدها آیا میرم توی بلک لیستشون یا نه؟ تصمیم سختیه چون اگه به هر دلیلی نتونم اپلای کنم یا بخوام که بمونم تو ایران، اونوقت اینکه توی بلک لیستشون باشم بدترین حالته، اینکه کلن باهاشون کار نکرده باشم، حد متوسطه و اینکه باهاشون کار کرده باشم و جدا نشده باشم، حالت ایدهآله. رفتن یا نرفتن به نوکیا تصمیم سختیه چون انتخاب بین له شدن+ پول+ گذروندن کارشناسی ارشد با نمرات متوسط و انجام دادن کارهای مورد علاقهم+ توسعه فردی+ بیپولی+ گذروندن ارشد با نمرات خوب و احتمالن یکی دو تا مقالهس.
پینوشت: ممکنه با خودت بگی این دیگه چه آدم بیاخلاقیه که اینقدر ساده و راحت از استعفا دادن و جدا شدن از شرکتا صحبت میکنه اونم توی پیک کاری. نمیخوام زیاد توضیح بدم، ولی بی اخلاقی واقعی رو اونها دارن مرتکب میشن با قرار دادهای پر سودی که میبندن و حقوق پایینی که با سوء استفاده کردن از بیکاری سرسام آور ایران، میدن و با نیروهای نهچندان ماهرِ پر هزینهای که از کشورهای خودشون ورمیدارن میارن ایران. جدا از همهی اینا، این خودشونن که قراردادای کوتاه مدت مینویسن و علاوه بر این آخر سر هم خیلی راحت شما رو بابت اینکه بعد از اتمام قراردادتون پاشید برید، جریمه میکنن؛ با قرار دادنتون توی بلک لیست.