هتل تاریک هتل تنها
هتل در سیاهی شب ناپیدا
هتل از دور چنان زیبا
که کس در دل ندارد جرئت داخل شدن را
هتل از داخل اما
به مانند ویرانه ای سرد و نازیبا
هتل درهایش بسته
هتل بنیان گسسته
هتل ساکنانش رخت بر بسته
هتل تنها ؛ هتل خسته
هتل اما
دوست دارد این حالش را
هتل خود ، درهای قلبش را
سال هاست که بر کس نه بگشوده نه بربسته