دلنوشته

گاهی حرف هایی هست که در گلویت میماند،حرف هایی برای نگفتن... . بغض میکنی ، اذیت میشوی ، میبینی که نمی توان آن ها را با هر کسی در میان گذاشت، این جور حرف ها را اینجا حک میکنم!

دلنوشته

گاهی حرف هایی هست که در گلویت میماند،حرف هایی برای نگفتن... . بغض میکنی ، اذیت میشوی ، میبینی که نمی توان آن ها را با هر کسی در میان گذاشت، این جور حرف ها را اینجا حک میکنم!

شعری از عراقی

يكشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۴۱ ب.ظ

من مست می عشقم هشیار نخواهم شد     وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد


امروز چنان مستم از بادهٔ دوشینه     تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد


تا هست ز نیک و بد در کیسهٔ من نقدی     در کوی جوانمردان عیار نخواهم شد


آن رفت که می‌رفتم در صومعه هر باری     جز بر در میخانه این بار نخواهم شد


از توبه و قرایی بیزار شدم، لیکن     از رندی و قلاشی بیزار نخواهم شد


از دوست به هر خشمی آزرده نخواهم گشت     وز یار به هر زخمی افگار نخواهم شد


چون یار من او باشد، بی‌یار نخواهم ماند     چون غم خورم او باشد غم‌خوار نخواهم شد


تا دلبرم او باشد دل بر دگری ننهم     تا غم خورم او باشد غمخوار نخواهم شد


چون ساختهٔ دردم در حلقه نیارامم     چون سوختهٔ عشقم در نار نخواهم شد


تا هست عراقی را در درگه او باری     بر درگه این و آن بسیار نخواهم شد


<<فخرالدین عراقی>>

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۱۳
msa

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی