دلنوشته

گاهی حرف هایی هست که در گلویت میماند،حرف هایی برای نگفتن... . بغض میکنی ، اذیت میشوی ، میبینی که نمی توان آن ها را با هر کسی در میان گذاشت، این جور حرف ها را اینجا حک میکنم!

دلنوشته

گاهی حرف هایی هست که در گلویت میماند،حرف هایی برای نگفتن... . بغض میکنی ، اذیت میشوی ، میبینی که نمی توان آن ها را با هر کسی در میان گذاشت، این جور حرف ها را اینجا حک میکنم!

به طره_نامه نهم

يكشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۳، ۰۵:۱۱ ب.ظ

من اول یک جفت چشم بودم

بعد

گریستن را آموختم

بعد 

دست و پا در آوردم

و آموختم که

از تمام خودم استفاده کنم

گریستم و خندیدم و کار کردم 

گریستم و خندیدم و کار کردم 

گریستم و خندیدم و کار کردم

اما 

هنوز یک جای کار می لنگد

من به جز خودم، تمام تو را هم می خواهم

من تمام تو را هم می خواهم چرا که هراس گام نهادن در این راه بی فرجام 

به تنم رعشه می اندازد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۰۴
msa

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی