چه می گویم؟!
چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۱۷ ب.ظ
بنویسم؟! هان؟! بنویسم یا ننویسم؟
می نویسم!
به نام نوشتن!
اما صبر کن! از چه بنویسم؟! هر چه بگویم تکراریست! هر چه بنویسم کسالت بار است. انگار که در یک دور باطل افتاده باشم.
دو سه روزیست حس می کنم داروها هم افاقه نمی کنند.
دردم از چیست؟! از سنگینی درس ها؟ از دوری خانواده؟ از دلبسته نبودن؟ از تنهایی؟ از زیبایی بی نهایت طره؟ از پوچی فلسفی؟ از دغدغه های اجتماعی؟ از چه؟ از چه؟ دردم از کدامیک از این هاست؟ این دل آشوبه از چیست؟ از کدامشان است؟ شاید از همه شان باشد. شاید از هیچکدام!
فکر کنم وقت خواندن مامان و معنای زندگیست! تهوع هم به لیست طویل کتابهای تا نصفه خوانده شده اضافه شد!
۹۲/۱۲/۰۷